سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

چند خاطره ی تلخ از شهید بهشتی (ره)

تصمیم داشتم علیرغم اخطار شورای عالی امنیت ملی، یک مطلب تحلیلی در خصوص حوادث دو سه روز گذشته بنویسم. اما به دو دلیل منصرف شدم. اولا خاطرات تلخی از زندگی شهید مظلوم انقلاب دیدم که حیفم آمد آنها را منتشر نکنم.  دلیل دوم هم احترام به قانون و البته شورای فخیمه عالی امنیت ملی بود.

فقط همین خبر را از من نشنیده بگیرید که در میان 70 دستگیر شده آشوب های تهران، در حدود 35 نفر دارای پرونده عضویت رسمی در گروهک مجاهدین خلق هستند.  باقی بماند برای بعد.

1 - یکی ازروحانیون معروف که درسال های اول انقلاب دردستگاه قضایی بودوبه شدت ازبنی صدر طرفداری می کرد وبا مرحوم بهشتی مخالفت می نمود، را روزی هنگامی که وارد دفتر حضرت امام - رضوان اللّه تعالی علیه - می شدم، دیدم. به او گفتم : بنی صدر چه امتیازی دارد که توازاو حمایت می کنی ؟! پاسخ داد: بنی صدر امتیازی ندارد، حمایت من از او برای مخالفت کردن با بهشتی است
(یکی ازروحانیون معروف که درسال های اول انقلاب دردستگاه قضایی بودوبه شدت ازبنی صدر طرفداری می کرد وبا مرحوم بهشتی مخالفت می نمود، را روزی هنگامی که وارد دفتر حضرت امام - رضوان اللّه تعالی علیه - می شدم، دیدم. به او گفتم : بنی صدر چه امتیازی دارد که توازاو حمایت می کنی ؟! پاسخ داد: بنی صدر امتیازی ندارد، حمایت من از او برای مخالفت کردن با بهشتی است.) (1)

2 - مسئول وقت دبیر خانه ی حزب جمهوری اسلامی:
(یک شب درمسجدمحله پامنار نشسته بودم که یکی ازبه ظاهر روحانیان به مردم گفت :آقایان چه نشسته اید که آقای بهشتی ، آقای خامنه ای وآقای رفسنجانی هواپیمای اختصاصی شان رادرفرودگاه آماده کرده اندتااگر اتفاقی پیش آمد، باسرمایه هایشان به لبنان فرار کنند.) (2)
3- حجت الاسلام والمسلمین سید منیرالدین حسینی شیرازی : (قدری که بنده با... مرحوم بهشتی صحبت کردم ،ناگهان ایشان با لحن قاطعشان گفتند؟آقای حسینی ! شمااخلاص راچگونه تعریف می کنید ؟ وقتی این تعبیر رابه کاربردم ، قاطعیت ایشان به نرمی تبدیل شدوگفتند : بله ! این بالاترین حداست . واحتمالاً افزودم :با مرگ ، هم هویت اجتماعی وتاریخی شخص وهم آرمانش احیا می شود.) (3)

4-آقای محمد پیشگاهی فرد:
( زمزمه های مخالف وسازهای نامساعد دوستان علیه شهید بهشتی ، به ویژه دراصفهان ، از نکات عبرت آموزتاریخ است . متأسفانه این زمزمه ها از بیت آیت اللّه طاهری واطرافیان اوشروع شد. کسی که از دوران طلبگی با شهید بهشتی درحوزه بود وحتی خویشاوندی ودوستی عهد قدیم هم با یکدیگر داشتند، اما اطرافیان کاری کردند که نزدیک ترین یاران باهم دیگر راه موافق نپویند. این افرادی که از سال 42با هم ودرکنارهم تکیه گاه نهضت امام خمینی بودند، به جایی رسیدند که نه تنها از حزب جمهوری اسلامی حمایت نکردند، بلکه درمقابل حزب ایستادند وبا بدگویی وتهمت ، به مقابله با شهید انداختند، آقایان عکس العملی نشان ندادند، بلکه دربعضی مواقع درکنار بنی صدر قرار گرفتند .) (4)
5-آقای پیشگاهی فرد:
( ازآن رومظلومیت شهید بهشتی رابی انتها می دانم که همواره تیر جفا وتهمت به سوی آن عزیز نشانه می رفت وچه بسیار دوستان وهمراهان هم دراین مورد کوتاهی نکردند؛ ازآن جمله حکایت شهید محمد منتظری است که درجبهه مقابل آیت اللّه بهشتی قرار داشت . درباره محمد منتظری باید بگویم اوبخش اعظم دوران مبارزه را در خارج ازایران آمد، بیت پدرش دردست مجموعه افرادی بودکه در رأس آنها سید مهدی هاشمی قرارداشت . روحیه خاص انقلابی محمد که درلبنان وفلسطین شکل گرفته بود، حالت ویژه ای برای او ایجاد کرده بود. اطرافیان نیز برای اواین تصور را به وجود آورده بودند که دراین سال هایی که اودر خارج از ایران در غربت وخانه به دوشی ومبارزه بوده است ،عده ای از مسؤولان امروز درایران آن روز ، درخوشی وتنعم به سر می برده اند وبا یک حرکت گسترده وپیچیده بود. این نهضت عظیم دارای ابعاد مختلفی بودکه شاگردان امام نظیر آقایان بهشتی ، رفسنجانی ، باهنر ، مطهری ومفتح هر کدام گوشه ای از آن پیش می بردند ، ام تصور شهید منتظری جز این بود ویاران انقلاب رانامحرمانی بیش نمی دانست . براساس این طرز فکر سعی آن داشت که اجازه ندهد این فرصت طلبان -به پندار او- درمیدان انقلاب جایگاه وسمتی داشته باشند ، چرا که این امر مساوی با انحراف انقلاب بود .) (5)
6-حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن رحیمیان :
(درمجلس شورای اسلامی فعلی که آن زمان مجلس خبرگان درآن برقرار بود، باهم - شهید بهشتی - از پله ها به طبقه بالا می رفتیم و تصادفاً آیت اللّه بهشتی هم از بالا به پایین می آمد. ایشان با آن که از موضع گیری های آشکار شیخ محمد منتظری علیه خود کاملاً آگاه بود، به محض آن که از بالای پله ها نگاهش به محمد افتاد، به او سلام کرد وبا تعبیر " آشیخ محمد عزیزما " با او احوال پرسی کرد واز این که مدتی است اورا از نزدیک ندیده است ، اظهار دلتنگی کرد وبه محض این که در میانه پله ها به هم رسیدند، اورا در آغوش گرفت و بوسید .) (6)
7- حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری :
(وقتی که به دزفول رفتم ... پایگاه (وحدتی ) پاتوق بنی صدر بود. در آن جا صحبتی کردم ، یکی از خلبان ها برگشت وبه من گفت : " آقای ناطق دیرآمدید، اگر زودتر می آمدید بیشتر مارا می دیدید ، عده ای از دوستان ما به جبهه رفتند وکُشته شدند. (شهید هم نمی گفتند ) وحالا مایک خواهش از شما داریم ، به آقای بهشتی بگویید پول هایی که به خارج برده ، بدهد به ما برای زن وبچه هایمان خانه بخریم که اگر کُشته شدیم لااقل اینها خانه ای داشته باشند ." درآن موقع لیستی را طرفداران بنی صدر منتشر کرده بودند که سران حزب وعده ای دیگر از طرفداران امام ، هر کدام چند صدمیلیون دلار دربانک های خارج از کشور پول دارند که اسم بنده هم درآن لیست بود. به این خلبان گفتم : " شما همین الان با هواپیما بروید به آدرس منزلم درتهران ووصیت نامه مرا بخوانید ، ببیندچقدر بدهی دارم ." سپس به جریان بنی صدر واین خلبان حمله کردم وگفتم :" این مزخرفا ت چیست که شما می گویید ؟ یک روز می گویید روز تیر خوردن شاه به آقای بهشتی پول داده اند ، یک روز شایعه می کنید ودر بازار چک پخش می کنید و حق المنبر آقا بهشتی وهاشمی را برای شاه بیان می کنید .) 
(7)
8-آقای حاج حسین مهدیان :
حاج حسین مهدیان از یاران بهشتی (ره) " ما واقعاً مثل او -شهید بهشتی ؛ - نداشتیم . همین بودکه سیل تهمت ها ودروغ ها وافتراها را به او بستند . همان زمان که می گفتند ایشان حساب های خارجی دارد ودر خانه (علم ) زندگی می کند؛ یادم هست یک روز رفته بودم دیوان عالی کشور وایشان گفتند بین نماز وناهار بیا . همان جا غذای ایشان را هم آوردند ، یک سینی داخل آن یک کاسه ماست ونان ویک لیوان آب بود. نان راتوی ماست می زد ومی خورد. ) (8)
9-حجت الاسلام والمسلمین محمدی ری شهری :
(به خاطر دارم روزی هنگامی که محل دادگاه راترک می کردم وباتاکسی ازچهارراه قصر به طرف منزل می رفتم ، یکی از سرنشینان تاکسی شروع کرد به اهانت کردن به مرحوم بهشتی واین که اوخانه علم ، وزیر دربار رژیم راتصرف کرده واز آن استفاده می کند ! من گفتم : اتفاقاً به تازگی من منزل ایشان بوده ام ، منزل ایشان همان منزل سابق است ، بیایید برویم به شما نشان دهم .) (9)
10- حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری :
( شایع کرده بودند که زمانی که ایشان از آلمان برگشته ، دو هواپیما اجناس لولس برای منزلش آورده ودر خانه اشرافی زندگی می کند و دارای نوکر وکلفت است . عده ای رفته بودند جلوی منزل ایشان که مثلاً خانه ایشان را ببینند . همسر مرحوم شهید بهشتی به این عده گفته بود: " آن نوکر وکلفتی که می گویید من هستم . این هم زبیل اجناسی است که خریداری کردم . ) (10)
11- حجت الاسلام ناطق نوری :
مرحوم بهشتی سبک خاصی درمدیریت داشت . حتی وضع ظاهری ایشان نیز بسیار مرتب بودودر خانه اش از مبل استفاده می کرد و گاهی هم لباده می پوشید . همه این عوامل جمع شده بودکه یک جوی برضد ایشان به راه اندازند که مثلاً ایشان " اشهد انّ علی ولی اللّه " را دراقامه نماز نمی گوید ، پس اهل ولایت نیست . درحالی که ایشان می گفتند :" اشهد انّ محمد رسول اللّه و ا نّ علیا ولی اللّه " اما آنها این را بهانه ای برای کوبیدن شهید بهشتی قرار داده بودند . از خصوصیات آقای بهشتی قبل وبعد از انقلاب این بود که هیچ موقع ، درصدد این نبود که به این حرف ها پاسخ بدهد . در جلسه ای که روزهای چهارشنبه عصر درمنزل ایشان برگزار می شد ، بنده به طور متناوب شرکت می کردم .
مبا حث مختلف فقهی را به تکیه برفقه سنتی ، منتها با واژه ای مدرن طرح می کرد و معتقد بود ند و می گفتند : " ایشان چون در خانه اش مبل استفاده می کند وبه زبان انگلیسی حرف می زند وبه خارج از ایران رفته است ، آدم انقلابی نمی تواند باشد . ) (11)
12- آقای محمد پیشگاهی فرد :
( شیخ علی تهرانی به اصفهان آمد ویک مراسم سخنرانی درباغ تختی داشت . برای اولین بار پس از سخنرانی اومنافقین راهپیمایی کردند و شعار " مرگ بر بهشتی " سر دادند . این تظاهرات به میدان چهار باغ کشیده شد. برای نخستین باربود که چنین جسارتی در زادگاه شهید بهشتی رخ داد ... من شنیدم حتی بعد از شهادت ایشان شعار "مرگ بر بهشتی " سردادند وهنوز هم پس از افتادن پرده ها ، تیر های تهمت و جفا آن بزرگوار را نشانه می گیر د. ) (12)
1- جفای دوستان ، اکبر مظفری ، ص 39
2- ص 46
3-ص 56
4-ص 81
5- ص 97
6-ص 100
7-ص 134
8-ص 143
9-ص 144
10-ص145
11ص149
12-ص 156
قم - جعفر مولایی


نوشته شده در  جمعه 86/4/8ساعت  6:4 عصر  توسط نافذ   شما هم نظر دهید()